اعتبار صلحنامه انتقال سهم الارث مادربزرگ به نوه ها

^{_{پاسخ – آیا مادربزرگ می تواند سهم خود را از ارث به نوه هایش منتقل کند ؟}}

به موجب ماده 752 قانون مدنی صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

بنابراین، صلح عبارت است از رضايت طرفين و سازش به چيزي، از قبيل تمليک عين يا منفعت يا ساقط كردن دين يا حق و.. . صلح عقدی مستقل است و عنوان جداگانه دارد و احكام ساير عقود بر آن بار نشده و شرايط آنها در صلح جاري نمی شود اگرچه نتیجه ی همان عقد را در پی دارد.

لازم به ذکر است که صلح عقدی لازم است، اگر چه در مقام عقود جايز واقع شده باشد. بنابراین صلح برهم نمی خورد مگر در موارد فسخ به خيار يا اقاله. 

اثر صلح در روابط طرفين و نسبت به اشخاص ثالث، مانند ساير قراردادها نسبی و محدود به دو طرف آن است. ولی از آنجا كه صلح آثار ويژه عقودی را كه به جای آن مي نشيند ندارد، گاه اين تغيير عنوان در حقوق اشخاص ثالث نيز موثر مي افتد.

مانند اينكه حق شفعه شريک را، كه در صورت بيع سهم مشاع می توانست از آن استفاده كند، از بين می برد. بنابراين، اگر صلح در مقام معامله قرار گيرد حق شفعه شريک فروشنده اسقاط می گردد. 
صلح عمری عقدی است که بر اساس آن شخص حق استفاده از مال یا منافع مال خود را برای مدت عمر خود یا عمر متصالح یا عمر شخص دیگر به متصالح واگذار می نماید. با انعقاد صلح عمری مالک می تواند ملک خود را به متصالح منتقل کند بدون آن که منافع نیز منتقل گردد. بنابراین تا زمان فوت مالک او حق سکونت در آن منزل را خواهد داشت و متصالح در این عقد دارای اختیارات محدودتری نسبت به سایر انتقالات است.

_{^{اقسام عقد صلح}}

صلح در دعوی یا به منظور رفع تنازع : در صورتی كه عقد صلح نسبت به موضوع دعوی منعقد گردد، ممكن است براي رفع اختلاف موجود و يا جلوگيري از بروز اختلاف در آينده مورد استفاده قرار گيرد. مطابق ماده 755 قانون مدنی صلح با انكار دعوی نيز جايزاست. بنابراين تقاضای صلح از یک طرف، اقرار به سود طرف دیگر محسوب نمی شود. صلحی كه به منظور رفع تنازع واقع می شود، قاطع دعوی است. يعني ديگر نمی توان آن را در دادگاه طرح كرد و اعتبار امر مختوم را دارد.
صلح در مقام معامله یا صلح ابتدایی : صلح می تواند نقش هريك از معاملات اعم از معوض و غيرمعوض، معاملات ناقل عين يا منفعت را ايفا كند. در این صورت، صلح نتیجه ی معامله ای را می دهد که نقش آن را ایفا کرده بدون اینکه شرایط و احکام مخصوص آن معامله را داشته باشد. صلح به طور معمول دارای معوض است ولی ضرورتی ندارد كه ارزش دو عوض با هم برابر باشد؛ هرگاه عوض نابرابر و ناچيزی در صلح تعيين شود چنين صلحی، صلح محاباتی نامیده می شود.

پاسخ به پرسش مطرح شده

در پاسخ به پرسشی که در خصوص اعتبار صلحنامه انتقال سهم الارث مادربزرگ به نوه ها طرح نمودید باید گفت صلحنامه می تواند به دو صورت رسمی و عادی تنظیم گردد. در صورتی که صلح عمری در دفاتر اسناد رسمی ثبت گردد تمامی امضاها و محتویات آن رسمی و معتبر است و اشخاص دیگر نسبت به آن نمی توانند ادعای تردید یا انکار نمایند بلکه فقط می‌توانند ادعای جعل آن را مطرح نمایند.

صلحنامه ی عادی نیز در صورتی که در آن شرایط صحت عقد رعایت گردد صحیح و معتبر می باشد. این شرایط عبارتند از اهلیت طرفین، موضوع مشروع، موجود بودن مال مورد صلح در زمان صلح.
صلح نامه مذکور بعد از فوت مادربزرگ شما نیز دارای اعتبار است چرا که صلحنامه عقدی است لازم و کسی که صلح به نفع او شده است حتی اگر صلحنامه دستنویس باشد مالک اموالی است که به موجب صلحنامه به او منتقل گردیده است.

اگر چه تفاوت صلحنامه عادی با رسمی در این است که صلح نامه عادی ممکن است مورد ادعای انکار، تردید یا جعل قرار بگیرد برخلاف صلحنامه رسمی که فقط می تواند مورد ادعای جعل قرار گیرد.

_{^{مواد قانونی قابل استناد در خصوص اعتبار صلحنامه}}

ماده ۷۵۲ قانون مدنی
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
ماده ۷۵۳ قانون مدنی
برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.
ماده ۷۵۴ قانون مدنی
هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد.
ماده ۷۵۵ قانون مدنی
صلح با انکار دعوی نیز جائز است بنابراین درخواست صلح اقرار محسوب نمیشود.
ماده ۷۵۶ قانون مدنی
حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود ممکن است مورد صلح واقع شود.
ماده ۷۵۷ قانون مدنی
صلح بلاعوض نیز جائز است.
ماده ۷۵۸ قانون مدنی
صلح در مقام معاملات هر چند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است میدهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد ‌بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.
ماده ۷۵۹ قانون مدنی
حق شفعه در صلح نیست هر چند در مقام بیع باشد.
ماده ۷۶۰ قانون مدنی
صلح عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.
ماده ۷۶۱ قانون مدنی
صلحی که در مورد تنازع یا مبنی بر تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمی‌تواند آن را فسخ کند اگر چه به ادعاء غبن باشد‌ مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.
ماده ۷۶۲ قانون مدنی
اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد صلح باطل است.
ماده ۷۶۳ قانون مدنی
صلح با کراه نافذ نیست.
ماده ۷۶۴ قانون مدنی
تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.
ماده ۷۶۵ قانون مدنی
صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است.
ماده ۷۶۶ قانون مدنی
اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه ‌منشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح بحسب قرائن شامل آن نگردد.
ماده ۷۶۷ قانون مدنی
اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است.
ماده ۷۶۸ قانون مدنی
در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مال‌الصلحی که میگیرد متعهد شود که نفقه معینی همه ساله یا همه ‌ماهه تا مدت معین ‌تادیه کند این تعهد ممکن است به نفع طرفین مصالحه یا به نفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.
ماده ۷۶۹ قانون مدنی
در تعهد مذکوره در ماده قبل به نفع هر کس که واقع شده باشد ممکن است شرط نمود که بعد از فوت منتفع نفقه به وراث او داده شود.
ماده ۷۷۰ قانون مدنی
صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع میشود به ورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمی‌شود مگر اینکه شرط شده باشد.