آیا شخص معتاد محجور است و به طور کلی شرایط حجر چیست ؟

_{^{پاسخ – انواع حجر و کسانی که می شود آنها را محجور دانست}} 

• حجر در اصطلاح حقوقی به معنای ممنوعیت قانونی شخص از انجام امور حقوقی خویش بطور مستقل و بدون دخالت دیگران است.
• با توجه به نوع و میزان ممنوعیت اشخاص در دخالت در امور حقوقی خویش، حجر به دو نوع عام و خاص تقسیم می گردد.
• انواع دیگر حجر شامل حجر حمایتی و حجر قضایی است.
• همچنین حجر می تواند در امور مالی یا غیر مالی باشد.
• بطور کلی افرادی که به موجب قانون در انجام برخی امور خود ممنوع می گردند محجور نامیده می شوند. 
• حجر عام به ممنوعیتی گفته می شود که شامل تمام امور حقوقی محجور می شود و او حق انجام هیچگونه عمل حقوقی و اعمال حقی را ندارد. برای نمونه شخص مجنون و دیوانه بطور کلی از انجام امور حقوقی خود، چه عقد و چه ایقا، ممنوع است.
• در مقابل حجر عام حجر خاص می باشد و بدان معناست که شخص محجور در انجام برخی امور خود ممنوع است نه همه ی آن. 
• حجر سفیه یا تاجر ورشکسته حجر خاص است چرا که سفیه تنها ممنوعیت تصرف در امور مالی خود را دارد و تاجر ورشکسته نیز تنها ممنوع از تصرفات مالی به ضرر طلبکاران است.
• نوع دیگر حجر، حجر حمایتی می باشد. همانگونه که از نام حجر حمایتی پیداست، هدف قانونگدار از ممنوعیت یا محدودیت تصرف محجور، حمایت از او می باشد.حجر صغیر، مجنون و غیررشید جزء این دسته از حجر می باشد.
• در مقابل قانونگذار در مواردی حجر را پیش بینی نموده است تا نه از شخص محجور بلکه از دیگران حمایت به عمل آورد.برای نمونه قصد قانونگذار از حجر تاجر ورشکسته حمایت از طلبکارن تاجر می باشد به همین خاطر است که تاجر ورشکسته را از تصرف در امور مالی خویش به زیان طلبکاران ممنوع نموده است. 
• همچنین حجر می تواند به موجب قانون باشد یا به حکم قضایی.
• ماده 1207 قانون مدنی بیان می دارد که اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:

1- صغار 2- اشخاص غیر رشید 3- مجانین

• بنابراین حجر افراد نامبرده به موجب قانون بوده و از این جهت حجر قانونی محسوب می شود.
• حجر قضایی حجری است که توسط حکم دادگاه صادر می گردد مانند حجر تاجر ورشکسته.
• حجر همیشه به علت فقدان اراده یا عدم درک و قوهی اندیشه در محجور نیست بلکه شخصی که دارای قوه ی تفکر ناقص بوده یا ارده اش کافی نیست نیز محجور محسوب می شود همانند صغیر ممیز (صغیری که دارای قوه تمیز و درک نسبی است) یا سفیه. 
• حجر همچنین می تواند محدود به مدت معینی باشد و پس از آن رفع گردد یا آنکه محدود به مدت نباشد و تا زمانی که علت حجر تداوم دارد برقرار باشد. برای مثال حجر صغیر تا پیش از رسیدن به سن بلوغ و رشد است و پس از آن حجر او برطرف می شود در حالی که حجر شخص دیوانه تا زمانی که او مجنون است ادامه دارد و ممکن است هرگر برطرف نگردد.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

_{^{پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص شرایط حجر برای فرد معتاد}}

♦  در پاسخ به پرسشی که مطرح فرمودید باید گفت با توجه به موارد بیان شده و همچنین قانون مدنی، ملاک محجوریت شخص این است که در زمان انجام امور حقوقی خود عاقل و رشید نباشد. بدان معنا که شخص قادر به تمیز نفع از ضرر نبوده و قوای درک و شعور او در تشخیص صواب از خطا مختل باشد

♦  بنابراین، در صورتی که پدر شما در زمان انجام معاملات عاقل و رشید باشد، از نظر قانونی دارای اهلیت بوده و از جهت محجوریت نمی توان او را محجور دانست.

♦  صدور حکم حجر موجب ممنوعیت شخص از تصرف در امور مالی خود شده و برای او قیم تعیین خواهد گردید.

♦  همچنین فروش اموال شخص محجور تنها با اجازه ی دادستان و توسط قیم به جهت مصلحت وی انجام خواهد شد.

♦  برای صدور حکم حجر باید محجوریت فرد به دادگاه ثابت گردد و صرف اعتیاد فرد به مواد مخدر منجر به این امر نمی شود هرچند که او اموال خود را با هدف تهیه ی مواد مخدر به فروش برساند.

_{^{مستندات قانونی - حجر}}

ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی
اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:
۱) صغار.
۲) اشخاص غیر رشید.
۳) مجانین.

ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی
غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلائی نباشد.

ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی
جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.

ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی
اعمال و اقوال صغیر تا حدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلااثر است معذالک صغیر ممیز میتواند تملک ‌بلاعوض کند. مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازت مباحات.

ماده ۱۲۱۳ قانون مدنی
مجنون دائمی مطلقاً و مجنون ادواری در حال جنون نمیتواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو با اجازه ولی یا قیم خود لکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حال افاقه مینماید نافذ است مشروط بر اینکه افاقه او مسلم باشد.
ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی
معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازه ولی یا قیم او اعم از اینکه این اجازه قبلا داده شده باشد یا بعد از ‌انجام عمل. ‌معذالک تملکات بلاعوض از هر قبیل که باشد بدون اجازه هم نافذ است.

ماده ۱۲۱۵ قانون مدنی
هر گاه کسی مالی را به تصرف صغیر غیرممیز و یا مجنون بدهد صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود.

ماده ۱۲۱۶ قانون مدنی
هر گاه صغیر یا مجنون یا غیر رشید باعث ضرر غیر شود ضامن است.

ماده ۱۲۱۷ قانون مدنی
اداره اموال صغار و مجانین و اشخاص غیر رشید به عهده ولی یا قیم آنان است به طوری که در باب سوم از کتاب هشتم و مواد بعد‌ مقرر است.

ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی
برای اشخاص ذیل نصب قیم می‌ شود:
۱- برای صغاری که ولی خاص ندارند.
۲- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.
۳- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد

ماده ۱۲۲۵ قانون مدنی
همین که حکم جنون یا عدم رشد یک نفر صادر و به توسط محکمه شرع برای او قیم معین گردید مدعی‌العموم میتواند حجر او را ‌اعلان نماید انتشار حجر هر کسی که نظر به وضعیت دارائی او ممکن است طرف معاملات بالنسبه عمده واقع گردد الزامی است.

ماده ۱۲۴۱ قانون مدنی
قیم نمیتواند اموال غیرمنقول مولی‌ علیه را بفروشد و یا رهن گذارد یا معامله کند که در نتیجه آن خود مدیون مولی‌ علیه شود مگر با ‌لحاظ غبطه مولی‌ علیه و تصویب مدعی‌العموم در صورت اخیر شرط حتمی تصویب مدعی‌العموم ملائت قیم میباشد. و نیز نمی‌تواند برای مولی‌ علیه‌ بدون ضرورت و احتیاج قرض کند مگر با تصویب مدعی‌العموم.

ماده ۴۱۸ قانون تجارت
تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد‌ممنوع است. در کلیه اختیارات و حقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن موثر در تادیه دیون او باشد مدیر تصفیه قائم‌مقام قانونی ورشکسته بوده و حق‌دارد به جای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کند.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما